دنیا جای ماندن نیست!
شهادت داستان ماندگاریِ آنانیست،
که دانستند دنیا؛
جای ماندن نیست… .
التماس دعای فرج
والتماس دعای شهادت… .
شهادت داستان ماندگاریِ آنانیست،
که دانستند دنیا؛
جای ماندن نیست… .
التماس دعای فرج
والتماس دعای شهادت… .
قـــــرار بــــود “راهـــــــت” را ادامــہ دهــــم!
امـــا مــن را ببخــش،
کـہ قــدری امــلایــم ضــعیــف اســــت!!!
مــن اکــنون “راحـــــت” ادامــہ می دهــم… .التماس دعای فرج
قـــــرار بــــود “راهـــــــت” را ادامــہ دهــــم!
امـــا مــن را ببخــش،
کـہ قــدری امــلایــم ضــعیــف اســــت!!!
مــن اکــنون “راحـــــت” ادامــہ می دهــم… .التماس دعای فرج
شبهای جمعه می رفتم بهشت زهرا سرمزار.هر وقت می رسیدم می دیدم کسی جلوتر از من آمده،قشنگ اونجا رو شسته و دسته گلی روی سنگ قبر گذاشته.وقتی دسته گل را می دیدم دلم میشکست،خُب،آرزو داشتم.
میگفتم:«محسن جان،باید این دسته گل را برای عروسیت می آوردند،داماد می شدی و من هم روی سر تو گل می ریختم.»با این حرف ها خودم رو خالی میکردم تا این که یک شب خواب دیدم که توی منزل خودمون مجلس جشنی بپا شده،تمام اهل خانواده و فامیل های دور و نزدیک و… همه با لباس سفید ایستاده اند و به نوبت دارند به تو هدیه میدهند.من به تو گفتم:«مادر جان،چه خبره!تو هم اینجا هدیه میگیری هم آنجا؟!» توهم با همان لحن آرام و شیرین به من گفتی:«آخر من هم این دنیا را دارم و هم آن دنیا را.»(به نقل از:مادر شهید محسن وزوایی)
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم واهلک عدوهم